تمامی مطالب

پنج فیلم مهم سال ۲۰۱۸ که نباید از دست داد

با این که سال ۲۰۱۸ سال چندان مطلوبی برای سینما نبود اما در میان سیل فیلم هایی که به نمایش درآمده، شاید بتوان چند تایی را متمایز کرد. فیلم هایی کم تر آزار دهنده و بیش تر برانگیزاننده… بعید به نظر نمی رسد اسامی این ۵ فیلم را- که مشخص ترند- در اسکارهای ۲۰۱۸ هم مشاهده کرد.

۱- «کتاب سبز»- Green Book

قصه فیلم برداشت از انجام یک کنسرت واقعی است در سفر به حوالی جنوب آمریکا طی دهه ۱۹۶۰ و رابطه میان یک پیانیست مشهور سیاه پوست آمریکایی/ جاماییکایی به اسم دان شرلی (مامارشالا علی) با یک مأمور کلوب نیویورکی با نام تونی لیپ (ویگو مورتنسن) که رانندگی و مراقبت پیانیست را برعهده گرفته است. طی سفر بین آن دو رفاقت صمیمانه ای برقرار می شود که از آن طریق نژادپرستی به عمیق ترین وجه خود را نمایان می سازد. در حقیقت عنوان «کتاب سبز» به دوره ای از کتاب راهنما در سفرهای جاده ای برمی گردد درباره مراوده نژادپرستانه و این که سیاهان مجاز نیستند وارد رستوران ها و یا هتل ها شوند. اصل سناریو را نیک والونگا- پسر تونی لیپ- به همراه کارگردان پیتر فارلی نگاشته است. مورتنسن در خصوص شخصیت های فیلم گفته است: «ما تلفیقی واقعاً غیرعادی بودیم. دو موجود نابرابر، در عین حال احساس می کردم کار درست را که در نهایت موجب آغاز یک رفاقت زیباست، دارم انجام می دهم… .

فیلم با ظرافت تمام از کلیشه پردازی پرهیز کرده و دو بازیگر اصلی با دقت فراوان به خوبی در قالب شخصیت ها فرو رفته اند و لحظه های واقعی تأثیرگذاری خلق کرده اند. «کتاب سبز» موفق به کسب جایزه مردمی از جشنواره تورنتو شده و احتمالاً موقعیت مناسبی در اسکارهای امسال خواهد داشت.

۲– «روما»- Roma

درام سیاه و سفید آلفونسو کوآرون با نگاهی به دوران کودکی فیلم ساز، به گونه ای شاعرانه در پرداختی ظریف سینمایی، احساس را شدیداً برمی انگیزد. داستان در مکزیکوسیتی دهه ۱۹۷۰ می گذرد. شخصیت اصلی کلئو (یلتسا آپاراسیو) خدمتکار یک خانواده طبقه نسبتاً مرفه مکزیکی است که در حقیقت به شکل چشم و گوش جامعه ای پُر آشوب و مشقت بار عزادار می شود. او شاهد جدایی بین دو طبقه اجتماعی است: پایین و بالا. فیلم البته به روی طبقه پایین یعنی خدمتکارها تمرکز می یابد. کوآرون در مورد انتخاب موضوع گفته است: «سال ها به نوعی در ذهنم بود تا سه سال قبل که به خودم گفتم الان وقتش است. به نظرم اثری شخصی بود». در حالی که دو فیلم قبلی کوآرون در مایه های تخیلی بود («جاذبه» و «فرزندان آدم») اما فیلم ساز به مکزیک باز می گردد که برای اولین بار فیلم «و تو هم مادر»؛ را ساخته بود.

فیلم برداری را خود آلفونسو کوآرون انجام داده و دوربین او همه وقایع احساس برانگیز زمان طفولیت اش را از دیدگاه یک خدمتکار به نمایش می گذارد. فیلم به جزییات کوچک تأکید می ورزد و ما را بیش تر بر انزوای زندگی کلئو و به لحظه هایی خاص از دنیای بیرونی توجه می دهد. نگاه عمیق کوآرون به اتفاقات گذشته و حال، «روما» را یکی از بهترین های فیلم در جشنواره ونیز امسال جایزه شیرطلایی گرفت و به عنوان بهترین فیلم خارجی زبان به اسکار فرستاده شده است.

۳- «نفرتی که تو منتقل می کنی»– The Hate U Give

رمان آنجی توماس قصه ای تخیلی را بازگو می سازد از ماجرای دختر ۱۶ ساله سیاه پوستی به اسم «استار کارتر» که شاهد قتل دوست خودش به وسیله پلیس می شود، ماجرایی که در حقیقت شکافی در زندگی این دختر میان همسایگان فقیر سیاه پوست محل با هم مدرسه ای های سفید پوست غنی اش ایجاد می کند. اما دخترک نمی تواند ساکت بماند و به دلیل مرگ آن دوست بی گناه، به جمع فعالان سیاسی می پیوندد. به گفته کارگردان جرج تلمین جونیور علیرغم آن که داستان جنایی است لیکن طنینی از وقایع جاری و کشتن سیاهان بدون سلا به وسیله پلیس آمریکا را انعکاس می دهد. تلمین گفته است: «ما تجسمی از کشتار پلیس، بی رحمی های پلیس و تأثیرات آن روی خانواده ها داریم، آن چه واقعاً در حال حاضر جای تعمق دارد». آماندا استنبرگ در نقش استار کارتر فوق العاده است. فیلم به مؤثرترین وجه توازنی بین تاریکی و روشنایی، خشم و امید به وجود می آورد و طرح جدی و قاطعی از نژاد پرستی و خشونت پلیس را ارائه می دهد.

۴– «اگر بیل استریت می توانست حرف بزند» – If Beale Street Could Talk

با برداشت از رمان قوی جیمز بالدوین به سال ۱۹۷۴، بری جنکینز (سازنده «مهتاب») به هارلم دهه ۱۹۷۰ گام می نهد. دختر کلمانتاین تیش (نیکی لین) از ایام بچگی با نامزد فعلی اش آلونزو هانت (استیفن جیمز) دوست بوده، و آن دو اینک چشم به آینده دوخته اند اما مرد به خاطر جرمی که مرتکب نشده، به زندان می افتد. عنوان فیلم مربوط به آهنگ «نغمه های بیل استریت» است که در سال ۱۹۱۶ به وسیله دبلیو.سی.هندی اجرا شده بود. فیلم را منتقدان یک «داستان دردناک» توصیف کرده اند هر چند قصه رمانتیک و شاعرانه اش بسیار امیدبخش است. داستان بیش تر به روابط انسانی و عاطفی میان مردهای سیاه با خانواده توجه دارد و به گفته نویسنده و شاعر بالدرین: «باید تا حد ممکن به نومیدی رسید تا به توان با زندگی کنار آمد».

۵– «محبوب»– The Favourite

در اوایل قرن هجدهم انگلستان در جنگ با فرانسه است. ملکه آن (الیویا کلمن) که ناتوان است تاج و تخت را تصرف کرده ولی دوست نزدیک او لیدی سارا (ریچل وایز) حکومت را در دست گرفته زیرا می داند ملکه آن بیمار است.

هنگامی یک خدمتکار جدید به نام آبیگیل (اما استون) وارد می شود، جاذبه اش موجب می گردد تا سارا او را زیر بال و پَر خودش بگیرد و بدین ترتیب آبیگیل شانس آن را پیدا می کند تا بار دیگر به ریشه های اریستو کراتی اش بازگردد. یورگوس لانتیموس (سازنده «خرچنگ») فیلم را در مایه های شوخ طبعانه توأم با آنتریگ در فضایی پُر زرق و برق کارگردانی کرده است. محبوب در جشنواره امسال ونیز جایزه بزرگ هیئت داوران را گرفت.

منبع :بانی فیلم

نوشته پنج فیلم مهم سال ۲۰۱۸ که نباید از دست داد اولین بار در نقد فارسی. پدیدار شد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا